خدای خود و همسایه ات را محبت کن

مشارکت

بر اساس تجاربی که از آخرین جلسه کسب کرده اید، برای کدام واقعه‌ی زندگی‌تان شکرگزار هستید؟
نگرانی این هفته‌ی شما چیست و برای بهتر شدن اوضاع به چه چیز نیاز دارید؟
نیازهای افراد در جامعه‌ی شما چیست، و برای رفع این نیازها چگونه می‌توانیم یکدیگر را یاری رسانیم؟
داستانی که در جلسه‌ی قبل باهم خواندیم چه بود؟ از آن داستان چه چیزی در‌باره‌ٔ خداوند و درباره‌ی انسان ها یاد گرفتیم؟
در جلسه‌ٔ قبلی که باهم داشتیم، شما تصمیم گرفتید آنچه را که آموخته‌اید در زندگی تان به کار گیرید. چه اقداماتی انجام دادید و نتیجه‌اش چه بود؟
درمورد داستان جلسهٔ گذشته با چه کسانی صحبت کردید؟ واکنش آنها چه بود؟
در آخرین ملاقات که باهم داشتیم، چندین نیازمندی را شناسایی کردیم و برای رفع آن ها برنامه‌ریزی نمودیم. آن برنامه ها چطور پیش رفت؟
و حال بیایید داستان امروز را از خداوند بخوانیم...

لوقا 10: 25-37

²⁵ روزی یكی از معلّمین شریعت آمد و از راه امتحان از او پرسید: «ای استاد، چه باید بكنم تا وارث حیات جاودان شوم؟» ²⁶ عیسی به او فرمود: «در تورات چه نوشته شده؟ آن را چطور تفسیر می‌کنی؟» ²⁷ او جواب داد: «خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام قدرت و تمام ذهن خود دوست بدار و همسایه‌ات را مانند جان خود دوست بدار.» ²⁸ عیسی فرمود: «درست جواب دادی. این كار را بكن كه حیات خواهی داشت.» ²⁹ امّا او برای اینكه نشان دهد آدم بی‌غرضی است به عیسی گفت: «همسایهٔ من كیست؟» ³⁰ عیسی چنین پاسخ داد: «مردی كه از اورشلیم به اریحا می‌رفت، به دست راهزنان افتاد. راهزنان او را لخت كردند و كتک زدند و به حال نیم‌مرده انداختند و رفتند. ³¹ اتّفاقاً كاهنی از همان راه می‌گذشت، امّا وقتی او را دید از طرف دیگر جاده رد شد. ³² همچنین یک لاوی به آن محل رسید و وقتی او را دید از طرف دیگر عبور كرد. ³³ پس از آن یک مسافر سامری به او رسید و وقتی او را دید، دلش به حال او سوخت. ³⁴ نزد او رفت، زخمهایش را با شراب شست و بر آنها روغن مالید و بست. بعد او را برداشته، سوار چارپای خود كرد و به كاروانسرایی برد و در آنجا از او پرستاری كرد. ³⁵ روز بعد دو سکّهٔ نقره درآورد و به صاحب كاروانسرا داد و گفت: 'از او مواظبت كن و اگر بیشتر از این خرج كردی، وقتی برگردم به تو می‌دهم.' ³⁶ به عقیدهٔ تو کدام‌یک از این سه نفر همسایهٔ آن مردی كه به دست دزدان افتاد به حساب می‌آید؟» ³⁷ جواب داد: «آن کسی‌که به او ترحّم كرد.» عیسی فرمود: «برو مثل او رفتار كن.»

لوقا 6: 27-31

²⁷ «امّا به شما كه سخن مرا می‌شنوید می‌گویم: به دشمنان خود محبّت نمایید، به آنانی كه از شما متنفّرند نیكی كنید. ²⁸ برای آنانی كه به شما دشنام می‌دهند دعای خیر كنید. برای آنانی كه با شما بدرفتاری می‌کنند دعا كنید. ²⁹ وقتی كسی به صورت تو می‌زند طرف دیگر صورت خود را هم پیش او ببر. وقتی كسی قبای تو را می‌برد بگذار پیراهنت را هم ببرد. ³⁰ به هرکه چیزی از تو بخواهد ببخش و وقتی كسی آنچه را كه مال توست می‌برد آن را مطالبه نكن. ³¹ با دیگران آن‌چنان رفتار كنید كه می‌خواهید آنها با شما رفتار كنند.

Today’s Persian Version (TPV) © United Bible Societies, 2012.

فرم درخواست

حالا ، بگذارید از کسی بخوایم برداشت خود از این قسمت را بازگو کند ، درست مثل اینکه آن را به دوستی می گویندکه اصلاً آن را نشنیده است. بذارید به آنها کمک کنیم چیزی را از قلم نیندازند و یا اشتباها اضافه نکنند. اگر این پیش بیاید می تونیم بپرسیم ، " این را از کجای داستان پیدا کردی؟"
این داستان درباره‌ٔ خداوند، ویژگی‌های او، و کارهایی که انجام می‌دهد چه چیزی به ما می آموزد؟
از این داستان چه چیزی در مورد انسان ها، از جمله خودمان می‌آموزیم؟
آنچه خداوند از طریق این داستان به شما آموخته است را در طول این هفته چگونه در زندگی خود اعمال خواهید کرد؟ چه اقدام خاصی در این خصوص انجام خواهید داد؟
قبل از اینکه بار دیگر با هم ملاقات کنیم می‌خواهید این داستان را با چه کسی به اشتراک بگذارید؟ آیا افرادی را می‌شناسید که همچون ما و شما مشتاق شناخت کلام خدا از طریق این برنامه باشند؟
در پایان هر جلسه، بیایید زمان جلسهٔ بعدی و شخص هماهنگ کنندهٔ آن را مشخص کنیم.
شما را تشویق می کنیم اقداماتی که قصد انجام آنها را دارید را یادداشت کنید، و قبل از جلسهٔ بعدی مجدداً این داستان را بخوانید. شخص هماهنگ کنندهٔ جلسه می‌تواند متن یا فایل صوتی داستان را در اختیار کسانی که می‌خواهند قرار دهد. در پایان از خداوند می‌خواهیم که به همه‌ی ما کمک نماید.

0:00

0:00